شنبه ۲۱ تير ۱۴۰۴ - 2025 July 12 - ۱۵ محرم ۱۴۴۷
۲۱ تير ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۳

کانون‌های عظیم تبلیغ و گامی نوین در پیشبرد گفتمان انقلاب اسلامی

کانون‌های عظیم تبلیغی، سپاه پیشرو انقلاب فرهنگی هستند که می‌خواهند با سلاح علم و حکمت به میدان نبرد فرهنگی بیایند و گامی نوین در پیشبرد گفتمان انقلاب اسلامی ایجاد کنند.
کد خبر: ۸۱۸۹۷۹

دو سال پیش در چنین روزی رهبر معظم انقلاب در جمع حوزویان از «کانون عظیم تبلیغ» به عنوان یکی از ابتکارات کلیدی برای هدایت گفتمان انقلاب اسلامی به سوی اهداف و آرمان‌های متعالی آن یاد کردند. این کانون، به عنوان یک طرح راهبردی، نقش مهمی در ترویج و اجرای معارف انقلاب اسلامی ایفا می‌کند اما سوال کلیدی این است «آیا این کانون تنها مختص حوزه‌های علمیه است؟»

البته پاسخ این پرسش منفی است. تشکیل حکومت اسلامی و تحقق اهداف انقلاب، مسئولیتی بر عهده تمام نهادها، دستگاه‌ها، نخبگان و حتی آحاد جامعه اسلامی است. بنابراین، کانون عظیم تبلیغ تنها محدود به حوزه‌های علمیه نیست؛ بلکه تمام بخش‌های جامعه از وزارت آموزش و پرورش و صدا و سیما گرفته تا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حتی نهادهای برون‌مرزی مانند سازمان فرهنگ و ارتباطات و سازمان حج و زیارت در این مسیر نقش کلیدی و اساسی دارند. بنابر این اگرچه این کانون با پیشتازی حوزه‌های علمیه آغاز به کار می‌کند؛ موفقیت آن مستلزم همکاری و مشارکت تمامی نهادها و دستگاه‌های مرتبط است.

این کانون به عنوان یک ستاد مشترک، وظیفه پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی را از طریق پیام‌رسانی موثر با محتوای متناسب با سطح آگاهی مخاطبان امروزی و با استفاده از روش‌های جذاب و نوین بر عهده دارد. ابزارهای پیام‌رسانی مدرن و حضور مبلغان مجهز به علوم شناختی و توانمند در پاسخگویی به شبهات، از جمله ویژگی‌های کلیدی این کانون در عصر حاضر است. بنابراین کانون عظیم تبلیغ، نه‌تنها یک طرح حوزوی، بلکه یک حرکت جامع و همه‌جانبه برای تحقق اهداف انقلاب اسلامی و هدایت جامعه به سوی کمال و سعادت دنیوی و اخروی است.

بر همین اساس کانون‌های عظیم تبلیغی، سپاه پیشرو انقلاب فرهنگی هستند که می‌خواهند با سلاح علم و حکمت به میدان نبرد فرهنگی بیایند. این کانون‌ها می‌توانند تحولی تاریخی در نظام تبلیغ دین ایجاد کنند؛ تحولی که جامعه ما از سال‌ها قبل به آن نیازمند است. تربیت مبلغان ما مانند پرورش تکاوران فرهنگی است؛ نیروهایی که هم تیغ بُرنده استدلال دارند و هم زره محکم اخلاق. تولید محتوای ما باید همچون سیلابی خروشان باشد که تمام شبهات را می‌شوید و بنیان‌های فکری انقلاب را مستحکم می‌کند.

کانون‌های عظیم تبلیغ نه نهادهای اداری که کارگاه‌های جهادی تبلیغ هستند و نه تشکیلات بوروکراتیک (دیوان‌سالاری) که میدان‌های مردمی مبارزه فرهنگی را تشکیل می دهند. ما می‌خواهیم به جای تبلیغات پراکنده، یک سیستم (سامانه) یکپارچه تبلیغی ایجاد کنیم که مانند شبکه عصبی، تمام بدنه جامعه را پوشش دهد. بنابراین افق ما تربیت ده‌ها هزار مبلغ انقلابی است که بتوانند در هر محله، هر دانشگاه و هر فضای مجازی پرچم هدایت را برافرازند. این کانون‌ها باید به قدرتی برسند که بتوانند در برابر تمام جریان‌های ضددینی مانند کوهی استوار بایستند.

تأخیر در تشکیل این کانون‌ها مانند آن است که در میدان جنگ، سال‌ها سلاح‌سازی را فراموش کرده باشیم. امروز وقت آن رسیده که با قیام تبلیغی، تمام میادین فرهنگی را فتح کنیم. امروز طلاب باید مانند سربازان امام زمان (عج) در خط مقدم جبهه فرهنگی حاضر شوند و هر طلبه باید خود را مسئول بداند؛ یا مبلّغ است یا مربی مبلّغان یا پشتیبان این جهاد بزرگ فرهنگی.

 

چند سوال

وقتی در فضای مجازی، هر شبهه‌ای در چند ثانیه منتشر می‌شود، چرا پاسخ‌های ما ماه‌ها طول می‌کشد؟ آیا وقت آن نرسیده به جای منبرهای تکراری، زبان و روش‌هایمان را به‌روز کنیم؟ چرا برخی از طلاب ترجیح می‌دهند ده‌ها سال در حاشیه‌ حوزه بمانند اما پا به میدان سخت تبلیغ نگذارند؟

اگر امروز یک طلبه فقط به فکر درس‌های سنتی باشد و با فضای مجازی و نیازهای روز آشنا نباشد، آیا واقعاً می‌تواند مبلّغ مؤثری باشد؟ چرا باید جوانان ما برای پاسخ سوالات دینی‌شان به فضای مجازی دشمن مراجعه کنند، نه به روحانیون خودشان؟

آیا وقت آن نرسیده به جای نگاه تک‌بعدی به دروس حوزوی، مهارت‌های ارتباطی و رسانه‌ای را هم جدی بگیریم؟ چرا برخی روحانیون حاضرند ساعت‌ها در مراسم‌های رسمی سخنرانی کنند اما برای یک جلسه‌ پرسش و پاسخ با جوانان وقت نمی‌گذارند؟

اگر حوزه‌های علمیه نتوانند با سرعت تحولات جامعه حرکت کنند، آیا نباید نگران حاشیه‌نشینی دین در زندگی مردم باشیم؟ چرا در بسیاری مدارس و دانشگاه‌های ما، به جای روحانیون توانمند، مربیان کم‌تجربه یا غیرمتخصص مسئولیت هدایت فکری جوانان را بر عهده دارند؟

آیا روحانیونی که کوچک‌ترین شناختی از فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی ندارند، می‌توانند برای نسل جدید مبلّغ باشند؟ چرا باید در برخی مناطق محروم، مردم سال‌ها منتظر بمانند تا یک روحانی برای چند ساعت به آن‌ها سر بزند؟ آیا این نشان‌دهنده‌ کم‌توجهی ما نیست؟

اگر امروز در میدان تبلیغ دین کوتاهی کنیم، فردا باید پاسخ‌گوی جوانانی باشیم که در دام شبهه‌افکنان افتاده‌اند و آیا وقت آن نرسیده به جای نگاه سنتی به تبلیغ، یک بسیج عمومی در حوزه‌های علمیه برای فتح میادین جدید فرهنگی آغاز کنیم؟

* پژوهشگر مذهبی

آخرین اخبار